در قانون اساسى آمده است: اعضاى شوراى نگهبان از طرف رهبر تعيين مىشوند و آنها صلاحيت كانديداهاى خبرگان رهبرى را تأييد مى كنند; بنابر اين تعيين رهبر از سوى وى ـ با واسطه ـ انجام مى شود، و اين يك نوع «دَوْر» است!

اين اشكال به گونه اى به تمام نظامهاى دنيا وارد است. اين اشكال را فيلسوفان سياست در نظامهاى دموكراتيك مطرح كرده اند. آنها مى گويند: اگر بخواهيد نظامى دمكراتيك به وجود بياوريد، تحقق نظام مذكور مستلزم آن است كه بر اساس مقرراتى رأى گيرى انجام شود. يعنى راهى جز رفراندم نيست; حال اگر بخواهيد با اصول دموكراسى، انتخابات انجام گيرد، بايد كسانى اين انتخابات را طبق مقرراتى برگزار كنند در حالى كه هنوز هيچ نهاد و دولتى اعتبار پيدا نكرده است! هر مقامى عهده دار اين كار شود، معتبر نيست، و طبق هر مقرراتى اين انتخابات انجام گيرد، اعتبار ندارد، زيرا طبق اصول دموكراسى، مشروعيت دولت و حكومت از رأى مردم به دست مىآيد.


1-

چرا نظريه ولايت فقيه، تنها شكل حكومت ديـنى تـلقّى مـىشود؟

ابتدا ببينيم نظريه ولايت فقيه دربردارنده چه پيامى است. آنچه به طور خلاصه درباره ولايت فقيه مىتوان گفت اين است: در زمانى كه امام معصوم حاكميت ندارد، فقهايى كه با شرايطى خاص از طرف معصومين(عليهم السلام) به حاكميت نصب شده اند، عهده دار اداره جامعه بر اساس اسلام مىشوند.

بقيه در ادامه مطلب

  يك روز امام مي‌فرمودند در بين راه قم و تهران (در شب 15 خرداد) ناگهان ماشين مأموران ساواك از جاده اصلي به جاده خاكي منحرف شد و من يقين كردم كه آنها مي‌خواهند مرا بكشند ولي مجدداً ماشين به جاده اصلي بازگشت و راهش را ادامه داد. من به نفس خودم مراجعه كردم و ديدم هيچ تغييري (ترسي) در من حاصل نشده است.

آيت الله عباس خاتم يزدي

دسته ها : امام خميني
سه شنبه بیست و سوم 3 1391
X